در دهه 60 میلادی در آمریکا بازی ای به نام “جوجه” در میان بعضی از نوجوانان شرور رواج داشت.
این بازی با انتخاب یک جاده مستقیم طولانی انجام میگیرد که خط سفیدی در وسط آن کشیده شده است و دو خودرو با سرعت از هر یک از دو طرف جاده به سوی هم می رانند.
انتظار می رود هر یک از آنها چرخ ها را یک طرف روی خط سفید نگه دارد.هر چه به هم نزدیکتر شود نابودی متقابل هرچه قریب الوقوع تر می شود.اگر یکی از آنها پیش از دیگری بپیچد ، دیگری فریاد می زند “جوجه !” و آنکه منحرف شده است تحقیر می شود…
نگران کننده ترین مساله در بازی جوجه برتری بازیکنی است که غیرمنطقی است یا به نظر می رسد که غیرمنطقی است.
در واقع تعدادی از نوجوانان از راهکار جالبی در بازی جوجه استفاده می کردند.بازیکن ماهر کاملا مست سوار خودرو می شد ،شیشه های ویسکی را از پنجره بیرون می انداخت تا برای همه روشن کند که چقدر مست است.در مقابل این بازیکن شما منطقا باید بپیچید.
جوجه بودن از نظر بدی در درجه دوم و از مردن بهتر است.
یا خدا
نکته جالبی بود. مثال جوجه هم باحال بود.